فراموشم کردی! p4
#درخواستی
#چهار پارتی
#پارت آخر
#چانی
جونها = هی چیکار میکنی ...
بنگ چان = خفه شو ....//جونها رو سوار ماشین میکنه ...الان دیگه کاملا مستی جونها پریده ...//
بنگ چان = اینجا چه غلطی میکردی ....فکر نکردی که من نگران میشم ...بچه ر خونه تنها گذاشتیو رفتی پی خوش گذرونی ...
بنگ چان = چجوری بهت بفهمونم ....تو دیگه یه دختر مجرد نیستی ..الان یه شوهر و یه دختر دو ساله داری ...دست از این کارت بردار ....
جونها = بسسسسهههه///داد میزنه /// تو نمیتونی به من دستور بدی که چیکار کنم چیکار نکنم ....من دوست دارم ازاد باشمو این به تو هیچ ربطی نداره ....
بنگ چان = الان بهت میفهمونم ربط داره یا نه ....////پاشو تا اخر میزاره رو گاز و با سرعت ماشینو میرونه ...وقتی میرسن خونه دست جونها رو میگره میبره داخل ////
جونها = من میخوام ازت طلاق بگیرم دیگه تحمل ندارم ...ازت خسته شدم ...
بنگ چان = باشه ...اگه ناراحتی میتونی طلاق بگیری ...ولی ا/ت پیش من میمونه ...
جونها = هه ...کور خوندی ...یادت رفته ...همون موقع به دنیا اومدن ا/ت حضانتشو دادی به من ...حالا تو باید بری ...میدونی که این خونه هم به نام منه ...حالا گمشو فردا تو دادگاه میبینمت ...راستی ...دیگه پشت گوشتو دیدی ا/ت رو هم دیدی ....
پایان فلش بک =
ا/ت = از کجا بدونم راست میگی ..
بنگ چان =مدرک دارم ... ببین این پیام های چند روز پیش مامانت بود ...هر چقدر التماس کردم بازم اجازه نداد تو رو ببینم ...
ا/ت = ببخشید بابایی زود قضاوتت کردم ...//گریه میکنه و میره بغل چان//
بنگ چان = مهم اینه الان چیش خودمی ....دختر قشنگم....
#چهار پارتی
#پارت آخر
#چانی
جونها = هی چیکار میکنی ...
بنگ چان = خفه شو ....//جونها رو سوار ماشین میکنه ...الان دیگه کاملا مستی جونها پریده ...//
بنگ چان = اینجا چه غلطی میکردی ....فکر نکردی که من نگران میشم ...بچه ر خونه تنها گذاشتیو رفتی پی خوش گذرونی ...
بنگ چان = چجوری بهت بفهمونم ....تو دیگه یه دختر مجرد نیستی ..الان یه شوهر و یه دختر دو ساله داری ...دست از این کارت بردار ....
جونها = بسسسسهههه///داد میزنه /// تو نمیتونی به من دستور بدی که چیکار کنم چیکار نکنم ....من دوست دارم ازاد باشمو این به تو هیچ ربطی نداره ....
بنگ چان = الان بهت میفهمونم ربط داره یا نه ....////پاشو تا اخر میزاره رو گاز و با سرعت ماشینو میرونه ...وقتی میرسن خونه دست جونها رو میگره میبره داخل ////
جونها = من میخوام ازت طلاق بگیرم دیگه تحمل ندارم ...ازت خسته شدم ...
بنگ چان = باشه ...اگه ناراحتی میتونی طلاق بگیری ...ولی ا/ت پیش من میمونه ...
جونها = هه ...کور خوندی ...یادت رفته ...همون موقع به دنیا اومدن ا/ت حضانتشو دادی به من ...حالا تو باید بری ...میدونی که این خونه هم به نام منه ...حالا گمشو فردا تو دادگاه میبینمت ...راستی ...دیگه پشت گوشتو دیدی ا/ت رو هم دیدی ....
پایان فلش بک =
ا/ت = از کجا بدونم راست میگی ..
بنگ چان =مدرک دارم ... ببین این پیام های چند روز پیش مامانت بود ...هر چقدر التماس کردم بازم اجازه نداد تو رو ببینم ...
ا/ت = ببخشید بابایی زود قضاوتت کردم ...//گریه میکنه و میره بغل چان//
بنگ چان = مهم اینه الان چیش خودمی ....دختر قشنگم....
- ۸.۸k
- ۱۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط